جدول جو
جدول جو

معنی روبنده زدن - جستجوی لغت در جدول جو

روبنده زدن
(تَ کَ دَ)
روبند بر چهره کشیدن. نقاب بر صورت افکندن. برقع بر روی پوشیدن
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(تَ دِ گَ تَ)
در تداول عوام، مأخوذ به حیا شدن. در رقابت یا رودربایستی وادار به انجام دادن کاری یا بیان گفتاری گردیدن
لغت نامه دهخدا
(تَ لَقْ قی کَ دَ)
رنده کردن. رندیدن. رنده کاری کردن. رجوع به رنده کردن و رندیدن و رنده کاری شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از روبند شدن
تصویر روبند شدن
ماخوذ به حیا شدن
فرهنگ لغت هوشیار